باربی(5): باربی و رقبای آن
تهیه کننده:محمود کریمی
منبع: راسخون
منبع: راسخون
سال گذشته حکم "خطرناک" بودن باربی توسط دادستان کل کشور صادر شد.البته این عروسک مدرن و شیکپوش در همهی کشورها مهمان عزیزی نبوده، تا آنجا که حتی گاهی فروشندگانش مجبور شدهاند ردپاهای او را دستکم از ویترین یا سردر مغازههایشان پاک کنند. اردیبهشتماه سال 1387 باربیهای مقیم ایران از سوی دادستان کل کشور، قربانعلی درینجفآبادی عروسکهایی "خطرناک" شناخته شدند که میبایست هرچه سریعتر جلوی آنها گرفته میشد. دادستان کل کشور در نامهای به معاون رییسجمهور هشدار داده بود که «نمایش شخصیتهایی نظیر باربی، بتمن، اسپایدرمن و هری پاتر زنگ خطری برای مسئولان حوزهی فرهنگی است.»
هر چند این اقدام دادستان کل کشور در اشاره مستقیم به نام این اقلام فرهنگی با توجه به سمت او در نوع خود بیسابقه به نظر میرسد اما باید توجه داشت که چنین اتفاقاتی خصوصا در مورد «عروسکهای باربی»، از سابقه طولانیتری برخوردار است.
در این خصوص باید ابتدا به نوع نگاه به اسباب بازی در کشور دقت کرد. ایران کشوری است که اصولا فاقد صنعت اسباببازی به شمار میرود. به صنعتی که حجم مبادلات آن سالانه به 70 میلیارد دلار در جهان میرسد در کشور ما توجه آنچنانی نشده است.ایران که فاقد صنعت اسباب بازی است، ناگزیر باید آن را وارد کند. اما همین واردات نیز پس از انقلاب و با آغاز جنگ تحمیلی به دلیل جلوگیری از خروج ارز از کشور ممنوع اعلام شد.
این ممنوعیت تا اوایل دهه 80 نیز ادامه داشت، تا در دهه هشتاد نوع نگاه به اسباب بازی گویی کمیتلطیف شد و برخی مسئولین آن را تا حدی جدی گرفتند. در نبود واردات قانونی، نیاز بازار داخلی از طریق قاچاق تامین شد، حجم بالای اسباببازیهای خارجی در کشور بدون هیچگونه نظارت کیفی وارد بازار داخلی ما شدند. اکثر این اقلام از مواد اولیه با کیفیت بسیار پایین ساخته میشدند که برای سلامتی کودکان بسیار مضر هستند. در حالی که هیچگونه نظارت منسجمیروی کیفیت این اقلام در کشور وجود ندارد، اما همیشه ترس از خروج ارز از کشور و همچنین نگرانی نسبت به تبعات فرهنگی ورود این دست کالاها به کشور وجود داشته.
سابقه واکنش نسبت به باربیها طی سالهای اخیر را باید در روزنامه ایران جستجو کرد، این روزنامه اول بار چهارم مهرماه سال 1381 طی گزارشی با عنوان «تاریخچه جنگ عروسکها» نسبت به حضور این عروسکها در بازارهای داخلی واکنش نشان داد. البته روزنامه ایران طی اخبار دیگری پیش از این گزارش نسبت به حضور این عروسک در بازارهای داخلی واکنش نشان داده است، از آن میان میتوان به: «بزهکاران کوچک درخیابانهای بزرگ» در تاریخ 31مرداد 1380، «بازتاب تولید عروسکهای ایرانی در رسانههای خارجی» در تاریخ 28اسفند 1380و «سارا به جای باربی» در تاریخ 20خرداد 1381 اشاره کرد.
در میان روزنامهها و سایتهایی که در مورد باربی نوشتند نباید مطلب روزنامه کیهان با عنوان «جولان باربی در چهارسوق بازار هویت ایران» را که در تاریخ نهم مردادماه سال 1386 منتشر شد ازیاد برد. به هر حال چنین واکنشی از سوی مطبوعات نسبت به یک شخصیت عروسکی قابل توجه است. ابتدای دهه هشتاد در این زمینه دو اتفاق مهم رخ داد: اول آزاد شدن واردات اسباببازی به کشور، دوم تشکیل شورای نظارت بر اسباب بازی. در همین اثنا شخصیتهای دارا و سارا، دو عروسک با شخصیت ایرانی نیز خلق شدند و دارا و ساراها وارد فروشگاههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شدند. هرچند خلق این دو شخصیت یک تجربه نه چندان موفق به شمار میرود و با گذشت چند سال از آغاز تولید آنها میتوان به خوبی عملکرد آن را بررسی کرد، اما باید توجه داشت این یک تجربه بیسابقه در کشور ما به شمار میرود.
هر چند دختربچههای اقشار مرفه جامعه پیش از آن سوغات سفرهای اروپایی و آمریکایی اقوامشان اکثرا عروسکهای باربی یا لباسها و خانههای عروسکی بود، اما شاید اولین کسانی که در میان قشر متوسط جامعه صاحب باربی شدند دختربچههای خانوادههایی بودند که اقوامشان برای زیارت به کشورهای عربی نظیر سوریه سفر کرده بودند.
در سال 1383 بود که از بازار اسباببازی ایران خبر تولید عروسکهایی "ملی" توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به گوش رسید که آن را رقیب باربی معرفی میکردند. این عروسکها "سارا" و "دارا" نام داشتند که قرار بود جای عروسکهای باربی را در اتاق بچههای ایرانی پر کنند. البته برادر سارا از همان ابتدا دست در دست خواهر روانهی بازار شد و به این ترتیب سارا یک گام از "فولا" جلوتر قرار گرفت.
نام سرگرمی :
عروسک دارا و سارا
نوع :
فرهنگی
گروه سنی :
الف ( آمادگی و سال اول دبستان)
طراح گرافیک:
امیر حسن سلام زاده - مجید قادری
طراح:
فرزانه بابایی
نمونه ساز :
فرزانه بابایی
ناظر هنری:
مجید قادری
ناظر فنی :
مجید قادری
قیمت :
با لباس ساده:125000 ریال _ با لباس محلی: 175000 ریال
عکاس :
امیر حسن سلام زاده
تاریخ تولید :
1379
شمارگان تولید :
عروسک سارا: 80000 عدد _ عروسک دارا: 20000 عدد
جنس :
PVC و پارچه
سارا و دارا را میتوان ضعیفترین رقیبان باربی قلمداد کرد. نه تنها طراحی ضعیف و وزن سنگین عروسک، که قیمت بالای آنها هم مزید بر علت بود که این خواهر و برادر که هر بار لباس یکی از اقوام ایرانی را به تن داشتند، نتوانند حتی در مقایسه با عروسکهای معمولی چینی هم موفقیتی را کسب کنند.
البته در این میان وسایل جانبی سارا و دارا نظیر دفتر، برچسب و ...تولید شد اما در نهایت اینها هم نتوانست گرهای از کار بگشاید، طوری که بنا بر مقالهای از محمد علی زم، رییس پیشین حوزهی هنری «باربی دست کودک شما را گرفته و با خود به جایی برده است که سارا هم اگر رویش میشد لباسش را عوض میکرد و به دنبالشان میتاخت.»
عروسکهای باربی چه آزاد و چه تحت تعقیب، در هر حال با ظاهری زیبا و خندان و بدون ذرهای چین و چروک همچنان در حال یکهتازیاند.
البته از همان زمان که این خواهر و برادر ایرانی و مسلمان پا به عرصه وجود گذاشتند ، بحث های فراوانی علیه آن ها مطرح شد. حتی بسیاری از محافل داخلی هم به سرکوب این دو کودک معصوم پرداختند . نگاهی واقع بینانه به پیامدهای تولید این خواهر و برادر در کشورهای منطقه و ملاحظه عکس العمل رسانه های غربی و تحلیل صاحب نظران در این رابطه در قضاوت درست ما نسبت به این دو عروسک بسیار موثر است. به همین خاطر تنها به یک نمونه مختصر اشاره می شود:
« راس پیتر در سایت آسیا تایمز می نویسد : چه کسی می توانست پیش بینی کند که این عروسک های چشم قهوه ای بی بو ، بی خاصیت و عقب مانده که شبیه وصله ای بدعنق و بی ریخت هستند ، گام بعدی ایران برای صدور انقلاب باشند ... گر چه این اولین جنگ نیست ولی شاید مهمترین آن باشد . چون گویا سارای ایرانی به همراه برادرش دارا سخت امپراطوری باربی پلاستیکی را به خطر انداخته اند .»
کمترین خاصیت ظهور دارا و سارا این بود که اولا حساسیت همگان را در برابر تاثیرات مخرب باربی برانگیخت و درک این تهاجم عمیق فرهنگی را در جامعه فراگیر کرد و ثانیا این مساله را در پیش چشم جهانیان روشن ساخت که می توان با تکیه بر فرهنگ بومی و اصیل نمادهای عروسکی تولید کرد و به تربیت صحیح کودکان از این مسیر اقدام نمود .
این روزها هرچند عروسکهای دارا و سارا هر از گاهی در بغل بچهها جا خوش میکنند و با آنها کنار تختشان به خواب میروند، اما همچنان این عروسکها برای پذیرفته شدن در خلوت بچهها با مشکل روبهرو هستند.
برخی عروسک خوب را عروسکی میدانند که بتوان با آن بهراحتی یک دل سیر بازی کرد و هر جور که آدم خواست بتواند قیافهاش را تغییر دهد؛ مثل عروسکهای باربی. این عروسکها را میشود بیلباس خرید. تنوع لباسهای باربی به حدی است که میتوان از او از یک کارگر ساختمانی یا باغبان گرفته تا یک ملکه یا هنرپیشه ساخت و اینها همه تنها به مدد لباسهای متعدد ساده و گوناگونی است که متناسب با حالات باربی و اتفاقات زندگی روزمرهاش طراحی و عرضه شده است.
ولی لباسهای فاخر و غیرقابل انعطافِ دارا و سارا مانع از بازی متنوع بچهها با آنهاست. یکی دیگر از تفاوتهای این عروسکها قیمت آنهاست؛ قیمت یک باربی در حدود 12 هزار تومان است، اما قیمت دارا و سارا نزدیک به 30هزار تومان است که همین مسئله حتی موجب گرایش والدین به خرید عروسکهای باربی برای کودکانشان میشود. دارا و سارا در شکل کنونی خود بیشتر عروسکهای زینتی هستند که باید سراغشان را در ویترین و سر طاقچه خانهها گرفت، البته اگر در طاقچههای زندگی امروزی جایی برای آنها مانده باشد.
آناتومی و ساختمان بدنی باربی ساده و در عین حال متحرک است. اما سارا و دارا توان حرکت پیچیده باربی را که در تمامی مفاصل (به جزء انگشتان پا) از الگوی انسانی تبعیت میکنند، ندارند.
اگر یکی از کارکردهای عروسک و اسباب بازی را وسیله کمک آموزشی و یا ابزار توانبخشی برای کودکان بدانیم باید این وسیله در آناتومی، شکل ظاهری و حرکات خلاق از چنان کیفیتی برخوردار باشد که بتواند در صاحبان خردسال خود حس همذات پنداری ایجاد کند و این به دست نمیآید مگر به مدد انعطاف فوقالعاده بدنی و حرکات فیزیکی عروسک.
نمونه دیگر استفاده روانشناسانه از انعطافات بدنی را میتوان در نسل نو کارتونهای کودکان که با شیوههای بیش از 24 عکس در ثانیه تولید میشود، جستوجو کرد. در این کارتونها ـ که اتفاقاً کارتون باربی و سیندرلا از جمله آنهاست ـ تلاش شده است تا با نمایش انعطاف بیشتر در حرکات شخصیتهای کارتون جذابیت فیلم و حس همذاتپنداری در بینندگان افزایش داده شود.
در مورد عروسک ملی ایران با آنکه ایران سرشار از اقوام گوناگون است و حس چهرهشناسی گاهی در میان ایرانیان به قدری قوی است که بسیار پیش میآید که از قیافه فردی میفهمند کجایی است و از چه فرهنگ و رفتاری آمده است، اما عروسکهای سارا و دارا چهرهای ثابت دارند و تنها از روی لباسشان میتوان به تفاوتهای قومی ـ نژادی آنان پی برد.
در مورد باربی این مشکل با دوستان رنگ و وارنگ و ریز و درشت باربی تا حدی حل شده است و همبازی باربی چنانچه دارای تفاوت ظاهری فاحش با عروسکش باشد، به جای همذاتپنداری با باربی خود را دوست باربی خواهد انگاشت.
اسباببازیها علاوه بر بعد بازی، بر شخصیت افراد حتی بزرگسالان هم اثر میگذارند. اما اسباببازیها در کشور ما چندان جدی گرفته نمیشوند. تولید اسباببازی به شکلی نیست که هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی با تولیدات کشورهای دیگر رقابت کند. اسباب بازیهای ایرانی تنها 3 تا 5 درصد بازار ایران را در اختیار دارند. اسباببازی هنوز در سطح کلان فرهنگی جدی گرفته نمیشود. در نتیجه، صنعت اسباببازی هم از نظر جنبه حمایتی و هم از نظر جذب سرمایهگذاری با مشکلاتی مواجه است. این موضوع میتواند به شکلی خارج از کنترل ما بر شخصیت مردم تأثیر بگذارد.
این به معنای محدود کردن و یا مبارزه با بعضی از اسباببازیهای خارجی نیست؛ چون تجربه نشان داده این نحوه مواجهه به نتیجه مورد نظر منتهی نمیشود، بلکه باید بهدنبال راهکارهایی در جهت بالا بردن کیفیت اسباببازیهای داخلی و کاهش قیمت آنها بود تا بتوان کودکان و والدین آنها را به استفاده از تولیدات داخلی تشویق کرد.
صابون دارا و سارا با رایحه کوکاکولا
اما چند مورد در مورد دارا و سارا
«دارا و سارا» خواهر و برادرهای دو قلوی هشت سالهای هستند که در یکی از شهرهای کوچک ایران زندگی میکنند. آنها میتوانند کرد، لر، ترک، بلوچ، یا فارس باشند؛ میتوانند گیلک یا مازنی باشند و یا... اما مهم ایرانی بودن آنهاست.
دارا و سارا که قرار بود جایگزین «باربی» به عنوان نمادی از فرهنگ مهاجم غرب در ایران و حتی جهان شوند، به دور از هر گونه کارشناسی، نیازسنجی و البته مخاطب شناسی به وجود آمدند.
شاید مهمترین دلیل عدم توفیق مناسب این عروسکها غفلت از این نکته بود که این کالا میبایست با یک نمونه بسیار موفق رقابت کند، پس باید رقیب فوقالعادهای برای جایگزینی آن باشد.
باربی- این دختر ایدهآل دنیای مدرن- در ساختار و قالبی مناسب، فرهنگی را نشر داد که غرب از او انتظار داشت؛ و دارا و سارا با شمایل نه چندان مقبول، عدم شخصیت سازی متناسب با قهرمانگرایی نوجوانانه و با وزن و قیمت زیاد نتوانستد از پس این غول فرهنگ آمریکایی برآیند.
دارا و سارا با آنکه موفقیت چشمگیری کسب نکردند به تولید انواع و اقسام محصولات غیرعروسکی ادامه دادند تا در جدیدترین فرآورده خود، یک صابون، آن هم با رایحه یک نوستالژی آمریکایی عرضه کنند؛ صابون دارا و سارا با رایحه [کوکا] کولا!!! که تبلیغ آن به کرات از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد.
باربی در عمر پنجاه سالهی خود با رقیبان مختلفی دست و پنجه نرم کرده است. یکی از این رقیبان "فولا" نام دارد که چند سالی از آمدنش به بازار اسباب بازی در کشورهای عربی میگذرد. فولا در سال 2003 توسط یک شرکت تولید اسباببازی در کشور سوریه طراحی شد.
به این خبر توجه کنید:
عروسک باربی اسلامی روانه بازارهای جهانی شد
تاریخ خبر: 06/02/1388
تهران / واحد مرکزی خبر عروسک باربی در حالی وارد پنجاه سالگی خود می شود که نوع اسلامی ان نیز روانه بازار های اروپایی شده است.
به گزارش پایگاه اینترنتی روزنامه ایتالیایی زبان ایل جورناله ، انواع مختلفی از عروسک باربی را با نام های مختلف ،در طی پنجاه سال اخیر دیده ایم اما اکنون نوبت باربی اسلامی با نام فوللا است.
عروسک فولا اکنون در هلند به یک ستاره تبدیل شده که شرکت تولید کننده ان ماتتل نبوده بلکه شرکت دبی نیو بوی که یکی از رقیبان اساسی ان است ،اقدام به تولید ان کرده است.
عروسک فولا به تمامی کودکانی که در کشورهای اسلامی زندگی کرده و مسلمان هستند اختصاص داده شده است.
به نوشته این روزنامه، هلند از جمله کشورهای اروپایی است که تعداد بسیاری از مسلمانان، مهاجران و یا نسل دوم را در خود جای داده است به همین دلیل عروسک فولا با پوشش رنگی خود در حال دستیابی به موفقیت های قابل توجهی در میان تعداد بسیار زیادی از عروسک ها ی اسلامی موجود در هلند است.
از جمله موارد قابل توجه این عروسک، داشتن پوششی رنگی در داخل منزل است که نمی توان ان را از تن عروسک جدا کرد و در هنگام خارج شدن از منزل نیز داشتن پوشش مانتو برای این عروسک پیش بینی شده است.
عروسک فولا دارای انواع مختلفی است که از میان انها می توان به "فولای پزشک" و یا "فولای عبادت کننده صبح" و یا در تبلیغات تصویری ان به زبان عربی می توان فولای خانه دار و یا فولای نمازگزار را نیز مشاهده کرد.
تاکنون بیش از دو میلیون و پانصد هزار عروسک فولا در جهان فروخته شده است.
این عروسک عربی، از لحاظ ظاهری تا حد زیادی به همتای آمریکایی خودش شباهت دارد. تنها تفاوت فولا با باربی در نوع لباس پوشیدنش است، زیرا او روزها در خانه "دامن بلند و بلوز آستینبلند" به تن میکند و یک مانتوی بلند مشکیرنگ همراه با روسری، پوشش بیرون از خانهی فولا است. هرچند دختربچههای مسلمان میتوانند لوازم جانبی فولاهمانند عطر یا کیف را تهیه کنند اما به لحاظ دینی خبری از عروسکهای پسر "کن" (دوست باربی) نیست. البته قرار است شرکت تولیدکنندهی عروسک، پسری را روانهی بازار کند که در واقع "برادر" فولا خواهد بود.
رقیب دیگر باربی، عروسک "برتس" (Bratz) است که در قالب چهار شخصیت و از روی یک داستان مصور طراحی شده است. سر و کلهی این عروسکها در سال 2001 در آمریکا پیدا شد و در عرض مدت کوتاهی توانستند به فروش چشمگیری دست پیدا کنند.
هر چند این اقدام دادستان کل کشور در اشاره مستقیم به نام این اقلام فرهنگی با توجه به سمت او در نوع خود بیسابقه به نظر میرسد اما باید توجه داشت که چنین اتفاقاتی خصوصا در مورد «عروسکهای باربی»، از سابقه طولانیتری برخوردار است.
در این خصوص باید ابتدا به نوع نگاه به اسباب بازی در کشور دقت کرد. ایران کشوری است که اصولا فاقد صنعت اسباببازی به شمار میرود. به صنعتی که حجم مبادلات آن سالانه به 70 میلیارد دلار در جهان میرسد در کشور ما توجه آنچنانی نشده است.ایران که فاقد صنعت اسباب بازی است، ناگزیر باید آن را وارد کند. اما همین واردات نیز پس از انقلاب و با آغاز جنگ تحمیلی به دلیل جلوگیری از خروج ارز از کشور ممنوع اعلام شد.
این ممنوعیت تا اوایل دهه 80 نیز ادامه داشت، تا در دهه هشتاد نوع نگاه به اسباب بازی گویی کمیتلطیف شد و برخی مسئولین آن را تا حدی جدی گرفتند. در نبود واردات قانونی، نیاز بازار داخلی از طریق قاچاق تامین شد، حجم بالای اسباببازیهای خارجی در کشور بدون هیچگونه نظارت کیفی وارد بازار داخلی ما شدند. اکثر این اقلام از مواد اولیه با کیفیت بسیار پایین ساخته میشدند که برای سلامتی کودکان بسیار مضر هستند. در حالی که هیچگونه نظارت منسجمیروی کیفیت این اقلام در کشور وجود ندارد، اما همیشه ترس از خروج ارز از کشور و همچنین نگرانی نسبت به تبعات فرهنگی ورود این دست کالاها به کشور وجود داشته.
سابقه واکنش نسبت به باربیها طی سالهای اخیر را باید در روزنامه ایران جستجو کرد، این روزنامه اول بار چهارم مهرماه سال 1381 طی گزارشی با عنوان «تاریخچه جنگ عروسکها» نسبت به حضور این عروسکها در بازارهای داخلی واکنش نشان داد. البته روزنامه ایران طی اخبار دیگری پیش از این گزارش نسبت به حضور این عروسک در بازارهای داخلی واکنش نشان داده است، از آن میان میتوان به: «بزهکاران کوچک درخیابانهای بزرگ» در تاریخ 31مرداد 1380، «بازتاب تولید عروسکهای ایرانی در رسانههای خارجی» در تاریخ 28اسفند 1380و «سارا به جای باربی» در تاریخ 20خرداد 1381 اشاره کرد.
در میان روزنامهها و سایتهایی که در مورد باربی نوشتند نباید مطلب روزنامه کیهان با عنوان «جولان باربی در چهارسوق بازار هویت ایران» را که در تاریخ نهم مردادماه سال 1386 منتشر شد ازیاد برد. به هر حال چنین واکنشی از سوی مطبوعات نسبت به یک شخصیت عروسکی قابل توجه است. ابتدای دهه هشتاد در این زمینه دو اتفاق مهم رخ داد: اول آزاد شدن واردات اسباببازی به کشور، دوم تشکیل شورای نظارت بر اسباب بازی. در همین اثنا شخصیتهای دارا و سارا، دو عروسک با شخصیت ایرانی نیز خلق شدند و دارا و ساراها وارد فروشگاههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شدند. هرچند خلق این دو شخصیت یک تجربه نه چندان موفق به شمار میرود و با گذشت چند سال از آغاز تولید آنها میتوان به خوبی عملکرد آن را بررسی کرد، اما باید توجه داشت این یک تجربه بیسابقه در کشور ما به شمار میرود.
هر چند دختربچههای اقشار مرفه جامعه پیش از آن سوغات سفرهای اروپایی و آمریکایی اقوامشان اکثرا عروسکهای باربی یا لباسها و خانههای عروسکی بود، اما شاید اولین کسانی که در میان قشر متوسط جامعه صاحب باربی شدند دختربچههای خانوادههایی بودند که اقوامشان برای زیارت به کشورهای عربی نظیر سوریه سفر کرده بودند.
در سال 1383 بود که از بازار اسباببازی ایران خبر تولید عروسکهایی "ملی" توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به گوش رسید که آن را رقیب باربی معرفی میکردند. این عروسکها "سارا" و "دارا" نام داشتند که قرار بود جای عروسکهای باربی را در اتاق بچههای ایرانی پر کنند. البته برادر سارا از همان ابتدا دست در دست خواهر روانهی بازار شد و به این ترتیب سارا یک گام از "فولا" جلوتر قرار گرفت.
مشخصات رسمی دارا و سارا
دارا و سارا یک برادر و خواهر دو قلو هستند که با توجه به ویکژگیهای فرهنگ ایرانی طراحی شده اند. دختر بچه های ایرانی ضمن آنکه با این عروسکها بازی خواهند کرد و سرگرم می شوند می توانند با مبانی فرهنگ ایرانی نیز آشنا شوند.نام سرگرمی :
عروسک دارا و سارا
نوع :
فرهنگی
گروه سنی :
الف ( آمادگی و سال اول دبستان)
طراح گرافیک:
امیر حسن سلام زاده - مجید قادری
طراح:
فرزانه بابایی
نمونه ساز :
فرزانه بابایی
ناظر هنری:
مجید قادری
ناظر فنی :
مجید قادری
قیمت :
با لباس ساده:125000 ریال _ با لباس محلی: 175000 ریال
عکاس :
امیر حسن سلام زاده
تاریخ تولید :
1379
شمارگان تولید :
عروسک سارا: 80000 عدد _ عروسک دارا: 20000 عدد
جنس :
PVC و پارچه
سارا و دارا را میتوان ضعیفترین رقیبان باربی قلمداد کرد. نه تنها طراحی ضعیف و وزن سنگین عروسک، که قیمت بالای آنها هم مزید بر علت بود که این خواهر و برادر که هر بار لباس یکی از اقوام ایرانی را به تن داشتند، نتوانند حتی در مقایسه با عروسکهای معمولی چینی هم موفقیتی را کسب کنند.
البته در این میان وسایل جانبی سارا و دارا نظیر دفتر، برچسب و ...تولید شد اما در نهایت اینها هم نتوانست گرهای از کار بگشاید، طوری که بنا بر مقالهای از محمد علی زم، رییس پیشین حوزهی هنری «باربی دست کودک شما را گرفته و با خود به جایی برده است که سارا هم اگر رویش میشد لباسش را عوض میکرد و به دنبالشان میتاخت.»
عروسکهای باربی چه آزاد و چه تحت تعقیب، در هر حال با ظاهری زیبا و خندان و بدون ذرهای چین و چروک همچنان در حال یکهتازیاند.
البته از همان زمان که این خواهر و برادر ایرانی و مسلمان پا به عرصه وجود گذاشتند ، بحث های فراوانی علیه آن ها مطرح شد. حتی بسیاری از محافل داخلی هم به سرکوب این دو کودک معصوم پرداختند . نگاهی واقع بینانه به پیامدهای تولید این خواهر و برادر در کشورهای منطقه و ملاحظه عکس العمل رسانه های غربی و تحلیل صاحب نظران در این رابطه در قضاوت درست ما نسبت به این دو عروسک بسیار موثر است. به همین خاطر تنها به یک نمونه مختصر اشاره می شود:
« راس پیتر در سایت آسیا تایمز می نویسد : چه کسی می توانست پیش بینی کند که این عروسک های چشم قهوه ای بی بو ، بی خاصیت و عقب مانده که شبیه وصله ای بدعنق و بی ریخت هستند ، گام بعدی ایران برای صدور انقلاب باشند ... گر چه این اولین جنگ نیست ولی شاید مهمترین آن باشد . چون گویا سارای ایرانی به همراه برادرش دارا سخت امپراطوری باربی پلاستیکی را به خطر انداخته اند .»
کمترین خاصیت ظهور دارا و سارا این بود که اولا حساسیت همگان را در برابر تاثیرات مخرب باربی برانگیخت و درک این تهاجم عمیق فرهنگی را در جامعه فراگیر کرد و ثانیا این مساله را در پیش چشم جهانیان روشن ساخت که می توان با تکیه بر فرهنگ بومی و اصیل نمادهای عروسکی تولید کرد و به تربیت صحیح کودکان از این مسیر اقدام نمود .
این روزها هرچند عروسکهای دارا و سارا هر از گاهی در بغل بچهها جا خوش میکنند و با آنها کنار تختشان به خواب میروند، اما همچنان این عروسکها برای پذیرفته شدن در خلوت بچهها با مشکل روبهرو هستند.
برخی عروسک خوب را عروسکی میدانند که بتوان با آن بهراحتی یک دل سیر بازی کرد و هر جور که آدم خواست بتواند قیافهاش را تغییر دهد؛ مثل عروسکهای باربی. این عروسکها را میشود بیلباس خرید. تنوع لباسهای باربی به حدی است که میتوان از او از یک کارگر ساختمانی یا باغبان گرفته تا یک ملکه یا هنرپیشه ساخت و اینها همه تنها به مدد لباسهای متعدد ساده و گوناگونی است که متناسب با حالات باربی و اتفاقات زندگی روزمرهاش طراحی و عرضه شده است.
ولی لباسهای فاخر و غیرقابل انعطافِ دارا و سارا مانع از بازی متنوع بچهها با آنهاست. یکی دیگر از تفاوتهای این عروسکها قیمت آنهاست؛ قیمت یک باربی در حدود 12 هزار تومان است، اما قیمت دارا و سارا نزدیک به 30هزار تومان است که همین مسئله حتی موجب گرایش والدین به خرید عروسکهای باربی برای کودکانشان میشود. دارا و سارا در شکل کنونی خود بیشتر عروسکهای زینتی هستند که باید سراغشان را در ویترین و سر طاقچه خانهها گرفت، البته اگر در طاقچههای زندگی امروزی جایی برای آنها مانده باشد.
آناتومی و ساختمان بدنی باربی ساده و در عین حال متحرک است. اما سارا و دارا توان حرکت پیچیده باربی را که در تمامی مفاصل (به جزء انگشتان پا) از الگوی انسانی تبعیت میکنند، ندارند.
اگر یکی از کارکردهای عروسک و اسباب بازی را وسیله کمک آموزشی و یا ابزار توانبخشی برای کودکان بدانیم باید این وسیله در آناتومی، شکل ظاهری و حرکات خلاق از چنان کیفیتی برخوردار باشد که بتواند در صاحبان خردسال خود حس همذات پنداری ایجاد کند و این به دست نمیآید مگر به مدد انعطاف فوقالعاده بدنی و حرکات فیزیکی عروسک.
نمونه دیگر استفاده روانشناسانه از انعطافات بدنی را میتوان در نسل نو کارتونهای کودکان که با شیوههای بیش از 24 عکس در ثانیه تولید میشود، جستوجو کرد. در این کارتونها ـ که اتفاقاً کارتون باربی و سیندرلا از جمله آنهاست ـ تلاش شده است تا با نمایش انعطاف بیشتر در حرکات شخصیتهای کارتون جذابیت فیلم و حس همذاتپنداری در بینندگان افزایش داده شود.
در مورد عروسک ملی ایران با آنکه ایران سرشار از اقوام گوناگون است و حس چهرهشناسی گاهی در میان ایرانیان به قدری قوی است که بسیار پیش میآید که از قیافه فردی میفهمند کجایی است و از چه فرهنگ و رفتاری آمده است، اما عروسکهای سارا و دارا چهرهای ثابت دارند و تنها از روی لباسشان میتوان به تفاوتهای قومی ـ نژادی آنان پی برد.
در مورد باربی این مشکل با دوستان رنگ و وارنگ و ریز و درشت باربی تا حدی حل شده است و همبازی باربی چنانچه دارای تفاوت ظاهری فاحش با عروسکش باشد، به جای همذاتپنداری با باربی خود را دوست باربی خواهد انگاشت.
اسباببازیها علاوه بر بعد بازی، بر شخصیت افراد حتی بزرگسالان هم اثر میگذارند. اما اسباببازیها در کشور ما چندان جدی گرفته نمیشوند. تولید اسباببازی به شکلی نیست که هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی با تولیدات کشورهای دیگر رقابت کند. اسباب بازیهای ایرانی تنها 3 تا 5 درصد بازار ایران را در اختیار دارند. اسباببازی هنوز در سطح کلان فرهنگی جدی گرفته نمیشود. در نتیجه، صنعت اسباببازی هم از نظر جنبه حمایتی و هم از نظر جذب سرمایهگذاری با مشکلاتی مواجه است. این موضوع میتواند به شکلی خارج از کنترل ما بر شخصیت مردم تأثیر بگذارد.
این به معنای محدود کردن و یا مبارزه با بعضی از اسباببازیهای خارجی نیست؛ چون تجربه نشان داده این نحوه مواجهه به نتیجه مورد نظر منتهی نمیشود، بلکه باید بهدنبال راهکارهایی در جهت بالا بردن کیفیت اسباببازیهای داخلی و کاهش قیمت آنها بود تا بتوان کودکان و والدین آنها را به استفاده از تولیدات داخلی تشویق کرد.
صابون دارا و سارا با رایحه کوکاکولا
اما چند مورد در مورد دارا و سارا
«دارا و سارا» خواهر و برادرهای دو قلوی هشت سالهای هستند که در یکی از شهرهای کوچک ایران زندگی میکنند. آنها میتوانند کرد، لر، ترک، بلوچ، یا فارس باشند؛ میتوانند گیلک یا مازنی باشند و یا... اما مهم ایرانی بودن آنهاست.
دارا و سارا که قرار بود جایگزین «باربی» به عنوان نمادی از فرهنگ مهاجم غرب در ایران و حتی جهان شوند، به دور از هر گونه کارشناسی، نیازسنجی و البته مخاطب شناسی به وجود آمدند.
شاید مهمترین دلیل عدم توفیق مناسب این عروسکها غفلت از این نکته بود که این کالا میبایست با یک نمونه بسیار موفق رقابت کند، پس باید رقیب فوقالعادهای برای جایگزینی آن باشد.
باربی- این دختر ایدهآل دنیای مدرن- در ساختار و قالبی مناسب، فرهنگی را نشر داد که غرب از او انتظار داشت؛ و دارا و سارا با شمایل نه چندان مقبول، عدم شخصیت سازی متناسب با قهرمانگرایی نوجوانانه و با وزن و قیمت زیاد نتوانستد از پس این غول فرهنگ آمریکایی برآیند.
دارا و سارا با آنکه موفقیت چشمگیری کسب نکردند به تولید انواع و اقسام محصولات غیرعروسکی ادامه دادند تا در جدیدترین فرآورده خود، یک صابون، آن هم با رایحه یک نوستالژی آمریکایی عرضه کنند؛ صابون دارا و سارا با رایحه [کوکا] کولا!!! که تبلیغ آن به کرات از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد.
باربی در عمر پنجاه سالهی خود با رقیبان مختلفی دست و پنجه نرم کرده است. یکی از این رقیبان "فولا" نام دارد که چند سالی از آمدنش به بازار اسباب بازی در کشورهای عربی میگذرد. فولا در سال 2003 توسط یک شرکت تولید اسباببازی در کشور سوریه طراحی شد.
به این خبر توجه کنید:
عروسک باربی اسلامی روانه بازارهای جهانی شد
تاریخ خبر: 06/02/1388
تهران / واحد مرکزی خبر عروسک باربی در حالی وارد پنجاه سالگی خود می شود که نوع اسلامی ان نیز روانه بازار های اروپایی شده است.
به گزارش پایگاه اینترنتی روزنامه ایتالیایی زبان ایل جورناله ، انواع مختلفی از عروسک باربی را با نام های مختلف ،در طی پنجاه سال اخیر دیده ایم اما اکنون نوبت باربی اسلامی با نام فوللا است.
عروسک فولا اکنون در هلند به یک ستاره تبدیل شده که شرکت تولید کننده ان ماتتل نبوده بلکه شرکت دبی نیو بوی که یکی از رقیبان اساسی ان است ،اقدام به تولید ان کرده است.
عروسک فولا به تمامی کودکانی که در کشورهای اسلامی زندگی کرده و مسلمان هستند اختصاص داده شده است.
به نوشته این روزنامه، هلند از جمله کشورهای اروپایی است که تعداد بسیاری از مسلمانان، مهاجران و یا نسل دوم را در خود جای داده است به همین دلیل عروسک فولا با پوشش رنگی خود در حال دستیابی به موفقیت های قابل توجهی در میان تعداد بسیار زیادی از عروسک ها ی اسلامی موجود در هلند است.
از جمله موارد قابل توجه این عروسک، داشتن پوششی رنگی در داخل منزل است که نمی توان ان را از تن عروسک جدا کرد و در هنگام خارج شدن از منزل نیز داشتن پوشش مانتو برای این عروسک پیش بینی شده است.
عروسک فولا دارای انواع مختلفی است که از میان انها می توان به "فولای پزشک" و یا "فولای عبادت کننده صبح" و یا در تبلیغات تصویری ان به زبان عربی می توان فولای خانه دار و یا فولای نمازگزار را نیز مشاهده کرد.
تاکنون بیش از دو میلیون و پانصد هزار عروسک فولا در جهان فروخته شده است.
این عروسک عربی، از لحاظ ظاهری تا حد زیادی به همتای آمریکایی خودش شباهت دارد. تنها تفاوت فولا با باربی در نوع لباس پوشیدنش است، زیرا او روزها در خانه "دامن بلند و بلوز آستینبلند" به تن میکند و یک مانتوی بلند مشکیرنگ همراه با روسری، پوشش بیرون از خانهی فولا است. هرچند دختربچههای مسلمان میتوانند لوازم جانبی فولاهمانند عطر یا کیف را تهیه کنند اما به لحاظ دینی خبری از عروسکهای پسر "کن" (دوست باربی) نیست. البته قرار است شرکت تولیدکنندهی عروسک، پسری را روانهی بازار کند که در واقع "برادر" فولا خواهد بود.
رقیب دیگر باربی، عروسک "برتس" (Bratz) است که در قالب چهار شخصیت و از روی یک داستان مصور طراحی شده است. سر و کلهی این عروسکها در سال 2001 در آمریکا پیدا شد و در عرض مدت کوتاهی توانستند به فروش چشمگیری دست پیدا کنند.
منابع:
1. شهروند امروز
2. Mouood.org
3. Tebyan.net
4. Wikipedia
5. سایت اسلام در اروپا
6. Centralclubs.com
7. Hamandishi.net
8. Bashgah.net
9. www.maroofyaran.com
10. سایت موسسه همشهری
11. ISNA
12. دنیای اقتصاد
13. www.movazi.ir
14. سایت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان